عوامل زیادی بر کوتاهی قد کودکان تاثیر می گذارد. اگر نقش ژنتیک را که عامل بسیار مهمی محسوب می شود کنار بگذاریم، بحث تغذیه به میان می آید و اینکه چه مواد مغذی و چه نوع تغذیه ای می تواند بر کوتاه قدی یا بلندقدی کودکان تاثیر بگذارد. شاید امروزه زیاد به این نکته توجه نشود که چاقی، به ویژه چاقی دوران کودکی، می تواند پیامدهای جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد که یکی از عوارض آن، کوتاهی قد است.همان طور که میدانید تأخیر یا کاهش رشد قدی خصلتی چند علیتی دارد. بدان معنی که در اغلب موارد هیچ عامل منحصر به فردی را نمیتوان به عنوان تنها دلیل بروز این کوتاهی قد یا تأخیر رشد برشمرد. در بین علل مختلف آن، علل تغذیهای از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و توجه بیشتری را در بین والدین به خود جلب نموده است.
مهمترین عوامل تغذیهای که عدم دریافت مقادیر کافی آنها یا عدم تأمین نیاز به آنها میتواند به تأخیر رشد قدی منجر شود، عبارتند از:
پروتئین، کلسیم، فسفر و منیزیم، روی، آهن، ویتامینA ، مس و ید.
هر یک از این مواد مغذی دارای تأثیراتی خاص بر رشد قدی میباشند.
عنصر روی
کمبود روی با دریافت ناکافی منابع غذایی آن، افزایش دریافت فیتاتها، دریافت ناکافی پروتئین و آلودگی به کرمهای روده ای مرتبط است. روی نقشی اساسی در رشد سلولی، تمایز سلولی و متابولیسم دارد.
کمبود رشد قدی یکی از اولین و غالبترین علایم کمبود روی در انسان میباشد. همچنین شواهد گواه آن است که حداکثر رشد بالقوهای که فرد میتواند در مراحل رشد خود به آن دست یابد، با کمبود روی دچار اختلال خواهد شد و در چنین شرایطی فرد به حداکثر رشد مورد انتظار خود دست نخواهد یافت.
در یک مطالعه بر روی پسران در سنین رشد، افرادی که رژیم غذایی همراه با مکمل روی مصرف میکردند، رشد قدی بیشتری در مقایسه با گروه دیگر که در برنامه غذایی خود عنصر روی را دریافت نمیکردند، نشان دادند. رشد ناکافی در پی دریافت محدود عنصر روی پدید میآید و پس از اصلاح رژیم غذایی و دریافت مقادیر کافی روی (در صورت مهیا بودن سایر شرایط مرتبط با رشد) جهش رشدی مشاهده میشود.
در برخی مطالعات، نتایج نشان داد در کودکانی که مبتلا به کم خونی فقر آهن هستند، تجویز مکمل آهن موجب افزایش رشد قدی در آنان شده است. در دیگر مطالعات تجویز مکمل آهن در کودکانی که به فقر آهن مبتلا نبودند، تأثیری بر رشد قدی نداشت
با دریافت مکمل روی در نوجوانان کشورهای خاورمیانه نظیر ایران رشد قدی بهبود یافته و از کوتاه قدی تغذیهای (Nutrition dwarfism) جلوگیری میشود. در مواردی که برای مدت زمان طولانی دریافت روی به میزانی محدود و کمتر از نیاز فرد باشد، این کمبود مزمن روی میتواند به عنوان عامل محیطی موثر بر رشد قدی محسوب شود.
زمانی که رشد قدی را در دو جنس مورد مقایسه قرار میدهیم، دریافت مکمل روی با رشد قدی مناسب در پسرها ارتباط بیشتری داشت. کمبود روی از چند مسیر متابولیسمی میتواند بر رشد قدی تأثیر بگذارد. در سطح سلولی و مولکولی چندین آنزیم موثر در متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و متابولیسم پروتئین برای ایفای نقش خود به عنصر روی وابستهاند و به همین دلیل ایجاد بافتهای جدید نیاز به عنصر روی زیادی دارند.
در یک بررسی دقیق، مشخص شد که دریافت مکمل روی با افزایش غلظت روی در پلاسمای افراد تحت آزمون همراه بوده و در کودکان قبل از سن بلوغ، موجب افزایش رشد قدی و افزایش وزن شده ولی بر شاخص وزن برای قد آنها بی تأثیر بوده است.
ویتامینA
کمبود ویتامینAو تأخیر رشد قدی یک معضل بهداشتی مرسوم در کشورهای در حال توسعه است. مطالعات مقطعی متعدد گواه ارتباط بین دریافت ناکافی ویتامینAو افزایش خطر کوتاه قامتی و لاغر بودن در افراد میباشد. البته در افرادی که برنامه غذایی آنان از نظر ویتامینAدچار کمبود است، مواد مغذی متعددی نیز کمبود خواهند داشت. البته دریافت مکمل ویتامینAتنها در افرادی که دچار کمبود این ویتامین هستند موجب بهبود و افزایش رشد قدی میشود.
آهن
در برخی مطالعات، نتایج نشان داد در کودکانی که مبتلا به کم خونی فقر آهن هستند، تجویز مکمل آهن موجب افزایش رشد قدی در آنان شده است. در دیگر مطالعات تجویز مکمل آهن در کودکانی که به فقر آهن مبتلا نبودند، تأثیری بر رشد قدی نداشت. در مجموع، مکمل آهن در کودکان مبتلا به کم خونی فقر آهن میتواند تأثیر قابل توجهی بر رشد قدی آنان داشته باشد.
ید
از دیگر عناصری که تأثیر قابل توجهی در رشد قدی میتواند داشته باشد، عنصر ید است. بررسیها گواه آن است که حتی کمبود حاشیهای ید در برنامه غذایی نیز میتواند تأثیر منفی بر رشد قدی داشته باشد و به اختلال رشد منجر شود. البته خوشبختانه با پیگیری و مکمل یاری عنصر ید که به صورت افزودن ید به نمک طعام در حال انجام است، نگرانیهای گذشته مبنی بر احتمال دریافت ناکافی ید از طریق برنامه غذایی کاهش یافته است.
کلسیم، فسفر و منیزیم
این سه عنصر نقش مهم و اساسی در ساختار استخوان و رشد بافت اسکلتی دارند.کمبود این عناصر میتواند به اختلال در رشد استخوانها منجر شده و رشد این بافت را تحت تأثیر قرار دهد.
در آخر:
بر اساس یک مطالعه جدید که به روش متاآنالیز انجام شده است، شواهد گواه آن است که دریافت آهن و ویتامینAبه تنهایی و یا آهن و روی، آهن و ویتامینA، روی و ویتامینAتأثیری بر رشد قدی، وزن و یا شاخص وزن برای قد در کودکان کمتر از 5 سال ندارد.
دریافت مکمل روی به تنهایی بر شاخص وزن به قد اثر محدودی داشته ولی بر وزن و قد کودکان کم سن تأثیری ندارد.از طرف دیگر مکملهایی با چند ماده مغذی تأثیری محدود بر افزایش قد میتوانند داشته باشند.
نکته حائز اهمیت در این بحث آن است که در صورتی که کمبود ماده مغذی خاص در بدن وجود داشته باشد، دریافت مکمل آن میتواند در تعدیل علایم موثر باشد. مطالعات نیز گواه آن است که اگر کمبود ماده مغذی مورد نظر در بدن فرد وجود نداشته باشد، دریافت مکمل آن تأثیری بر رشد قدی نخواهد داشت. بنابراین در مصرف و یا تجویز مکملهای تغذیهای زیادهروی نکرده و قبل از اقدام به مصرف هر نوع مکملی، ارزیابی مربوط به وضعیت تغذیهای آن ماده مغذی را در نظر داشته باشید
گردآوری:ناصح پهلوانی
با تشکر: ناصح پهلوانی
بقیه در ادامه مطلب
با تشکر: محمدرضا یکتا
دورانهای زندگی متفاوت است.نیاز های غذایی تغییر مییابد .، متابولیسم کاهش یافته و برخی تغییرات فیزیولوژیک در بدن روی میدهد که تحت تاثیر شیوه زندگی که از دوران کودکی تا سالمندی در پیش گرفته ایم وضعیت سلامتی ما در این برهه از زندگی را رقم می زند. یکی از مشکلات شایع در دوران سالمندی مشکلات استخوانی و روماتولوژیک است . از اینرو قصد داریم تا در مورد آرتریت استخوانی یا به اصطلاح آرتروز به شما اطلاعاتی دهیم
به نظر می رسد در آرتروز برنامه غذایی از طریق سیستم ایمنی اثر می کند تا جایی که برای پیشگیری یا تعدیل اثرات این بیماری، یکی از مواردی که توصیه می شود حذف یا تعدیل موادغذایی سازنده ترکیبات زمینه ای تحریک التهابات و استفاده بیشتر از مواد کاهش دهنده التهابات است. بنابر تاکید دکتر سید ضیاءالدین مظهری، متخصص تغذیه و رژیم درمانی، غذاهایی که دارای اسیدهای چرب امگا3 هستند (ماهی ها، روغن گردو، کتان و سویا) و کاهش دریافت غذاهایی که دارای اسید آراشیدونیک هستند (پیه گاو، گوشت قرمز، فرآورده های گوشتی مثل سوسیس و کالباس و جگر) توصیه می شود.
استفاده کافی از منابع غذایی حاوی آنتی اکسیدان هایی نظیر ویتامین های E ، C، بتا کاروتن، ویتامین D ، ریزمغذی هایی مثل سلنیوم، روی و منیزیم و سایر مواد معدنی که در ساختمان استخوان ها وجود دارند مثل کلسیم و فسفر که در دانه ها و مغزها به وفور یافت می شوند، همچنین شیر و لبنیات کم چربی، سبزی و میوه به ویژه آنهایی که دارای ترکیبات اگزالات و فیتات نیستند از دیگر توصیه های رژیمی است که این متخصص تغذیه پیشنهاد می کند. در همین رابطه جایگزین کردن غذاهای مملو از انواع گوشت های قرمز و سفید به جز آبزیان و رژیم های تهیه شده از منابع گیاهی و تکمیل آنها با شیر یا ماهی فرپز، کبابی یا بخار پز، بدون سرخ کردن در روغن نیز می تواند بسیار مفید واقع شود. از جمله غذاهای دیگری که متخصصان تغذیه استفاده از آنها را تاکید می کنند منابع حاوی گلوکزآمین و کندورایتین است که از غذاهای حاوی کلاژن مثل استخوان ها و غضروف های حاوی ژلاتین فراهم می شوند. مواد غذایی نظیر پاچه، پای مرغ و قلم است که خوشبختانه در حال حاضر در کشور ما سوپ های تهیه شده از آنها به عنوان یک غذای سنتی و مناسب به کار برده می شود.
? کلید طلایی
سرلوحه اقدامات تغذیه ای درهر دو جنس (زن و مرد) و در هر سنی، کاهش تدریجی اصولی و علمی اضافه وزن و چاقی هایی است که در هر درجه از پیشرفت قرار دارند. بنابراین، درمان و پیشگیری این بیماری پیر و جوان نمی شناسد و با رعایت برخی از اصولی که دکتر مظهری پیشنهاد می کند یعنی یک رژیم غذایی متعادل، متناسب و متنوع (با توجه به مقدار انرژی مورد نیازفرد) با در نظر گرفتن سن، جنس، وضعیت فیزیولوژیکی، قد و وزن و فعالیت های بدنی و زمینه های ژنتیکی به طور کلی می توان با کاهش میزان کالری دریافتی روزانه به میزان 250 یا 350 حداکثر تا 750 کیلو کالری، از شدت بیماری کم کرد یا در برخی از موارد بروز این بیماری را به تاخیر انداخت.
? مشکل لاغری
تا به حال دیده اید فردی لاغر به آرتروز دچار شده باشد؟ قطعاً بله. البته شاید با این پاسخ، افراد لاغر مبتلا به آرتروز شاکی بشوند. در توضیح این مساله دکتر مظهری می گوید:«این موضوع به این معنا نیست که افراد لاغر از دسترس آرتروز در امان هستند بلکه مفهوم این جمله داشتن یک رژیم غذایی درست است. زیرا افراد لاغری که وزن شان متناسب با قدشان نیست نیز احتمال دارد به آرتروز مبتلا شوند. بنابراین، یک رژیم متعادل و درست برای تعدیل وزن به مفهوم کم کردن وزن و لاغر شدن نیست بلکه رعایت اصولی، علمی و متعادل رژیم غذایی اصل هر اقدام محسوب می شود.»
? حساسیت به غذا
آرتروز یک بیماری پیشرونده و مزمن است که بهبودی قطعی ندارد. به نظر می رسد در بسیاری از موارد، اولین مرحله اصلی در درمان آرتروز، رساندن وزن به حد ایده آل است. وزن اضافی باعث ایجاد فشار روی مفاصل و در نتیجه تشدید عوارض آرتروز می شود. دکتر مظهری در این رابطه با اشاره به مواد غذایی حساسیت زا می گوید:»10 تا 35 درصد مبتلایان به آتروز به نوعی به یکی از انواع مواد غذایی مصرفی حساسیت دارند. به این ترتیب که 4 تا 10 ساعت پس از مصرف ماده غذایی که به آن حساسیت دارند عوارض بیماری ها گسترش و شدت پیدا می کند. بنابراین، شناخت و حذف این مواد از رژیم غذایی اهمیت زیادی دارد.»البته از آنجا که آمارها نشان داده اند40 درصد از مبتلایان به این بیماری، به درجات مختلفی از سوء تغذیه مبتلا هستند، به رغم توصیه بالا باید دقت شود که این گروه اخیر دچار کمبود یا عدم تعادل مواد مغذی دریافتی مختلف چه در بعد بیش خوری و چه در بعد کم خوری و عدم تعادل مواد مغذی نشوند زیرا در صورت این اتفاق رفع کمبود آنها مهم است.
? آرتروز دارید؟ این غذاها را نخورید
دکتر مظهری مصرف چربی های اشباع، روغن های هیدروژنه یا جامد، غذاهای پرچرب و سرخ کرده و شکر را توصیه نمی کند چرا که این مواد غذایی با ایجاد اسیدیته بالای محیط داخلی مفاصل، باعث درد بیشتری در مفاصل و در نتیجه التهابات آنها می شوند. وی در ادامه در صورت امکان، حذف موارد زیر را در کاهش شدت بیماری آرتروز موثر می داند:
? مهارکننده های جذب کلسیم نظیر گوشت قرمز، لبنیات، تخم مرغ، الکل، قهوه، اکثر شیرینی جات و نمک اضافی
? غذاهای دارای اگزالات بالا مثل اسفناج، زغال اخته، آلوها و ریواس
? غذاهای ایجادکننده تورم مانند، تمامی چربی های حیوانی، لبنیات، دانه های چرب، کره گیاهی
نویسنده و گردآورنده: ناصح پهلوانی
زمانی که بیماری کلیوی به مرحله نهایی خود میرسد و کلیهها عملکرد طبیعی خود را تقریبا بهطور کامل از دست میدهند، بیماران باید تحت درمان با دیالیز و یا پیوند کلیه قرار گیرند. دیالیز به دو روش همودیالیز (Hemodialysis) و یا دیالیز صفاقی (Peritoneal dialysis) انجام میشود. همودیالیز روشی است که طی آن، مواد زائد خون بهوسیله دستگاه دیالیز (که مانند یک کلیه مصنوعی عمل میکند) تصفیه میشود
نقش عمده کلیه حفظ تعادل در حجم مایعات، الکترولیت ها (سدیم و پتاسیم...)، محلول های آلی بدن و تنظیم فشار خون است. کلیه طبیعی این کار را علیرغم تغییرات وسیع و نوسانات زیاد سدیم، آب و محلول های موجود در رژیم های غذایی مختلف انجام می دهد. این کار با تصفیه مداوم خون و توسط تغییرات (ترشح و بازجذب) در مایع تصفیه شده انجام می گیرد. کلیه20% برون ده قلبی را دریافت می کند و در حدود 1600 لیتر در روز در کلیه ها جریان پیدا می کند و فیلتر می شود و حاصل این تصفیه 180 لیتر مایع فیلتر شده است که حدود 5/1 لیتر آن به صورت ادرار دفع می شود و مابقی آن بازجذب می شود. زمانی که کلیه ها قادر به انجام وظایف طبیعی خود نباشند و نارسایی کلیه ایجاد می شود؛ در نتیجه دفع فرآورده های زاید نیتروژنی که بیشتر آن ها از سوخت و ساز پروتئین حاصل می گردند دچار اختلال می شود.
زمانی که بیماری کلیوی به مرحله نهایی خود میرسد کلیهها عملکرد طبیعی خود را به طور کامل از دست میدهند؛ بیماران باید تحت درمان با دیالیز و یا پیوند کلیه قرار گیرند.
دیالیز به دو روش1- همودیالیز (Hemodialysis) 2- دیالیز صفاقی (dialysis Peritoneal) انجام میشود.
در روش همودیالیز برای تصفیه فرآورده های زاید از بدن؛ خون از خلال غشای نیمه تراوای کلیه مصنوعی عبور کرده و فرآورده های زاید توسط خاصیت انتشار و مایعات توسط اولترافیلتراسیون برداشته می شود.
همودیالـیز برای افـرادی مورد استفـاده قرار مـیگیرد که دچار نارسایـی غیر قابـل برگـشت کلیهها و یا اختلال عدم تعادل آب و الکترولیتها میباشند. زمانی که لازم است مواد زاید و سمی خون سریع از بدن خارج شـوند معمـولاً همودیالـیز یک درمـان انتخابـی میباشد.
اگر چه روشهای مختلفی برای دیالیز کردن بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه وجـود دارد با این حال هنوز هم همودیالـیز به عنوان روش درمانی در سطح وسیعی مورد قبول و استفـاده واقع میشود. به طوری که در حال حاظر بر اساس آمار بنیاد امور بیماری های خاص در ایران 15 هزار و 448 بیمارتحت درمان همودیالـیز قرار می گیرند که علل آن را میتوان در دسترس بودن دستگاههای همودیالیـز و دیگری امکان استفـاده سریع از آن به خصوص در موارد اورژانس دانست.
کلیه ها ی بیماران تحت درمان با همودیالیز قادر نیستند مواد زاید بدن را به طور طبیعی از بدن خارج کنند بنابراین بیماران برای بهتر شدن وضعیت بیماری خود باید ضمن اینکه داروی تجویز شده از طرف پزشک متخصص خود را طبق دستور و به طور منظم مصرف کنند؛ باید رژیم غذایی مناسب را نیز رعایت کنند و با این کار فرد بیمار می تواند در درمان خود نقش فعالی داشته باشد.
بنا براین همزمان با درمان نارسایی کلیه با همودیالیز، رعایت اصول رژیم غذایی توصیه شده برای این بیماران دارای اهمیـت به سزایی است و پذیـرش محدودیت رژیم غذایی ارزش زیادی در رابطه با تطابق بیمار با بیماری و درمان خواهد داشت.
سـوء تغذیـه از نـوع کمبـود پروتئیـن وکالـری در بیمـاران تحـت درمـان بـا همودیالیز شایع است. ارزیابی تغذیه در این بیماران به منظور برقراری یک رژیم غذایی مناسب برای جلوگیری از تغییرات وزن و متناسب با نیازهای تغذیهای این بیماران دارای اهمیت است.
اخیراً سوء تغـذیه ناشی از کمبود پروتئین و اثرات آن بر بیماریزایی و مرگ و میر بیمـاران تحت درمان با همودیالیز مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. از بین مشکلات تغذیـهای؛ کاهـش پروتئین دریافتی به دلیل نقشی که در بقای بیماران تحت درمان با همودیالیز دارد بیشتر مطرح است.
در بیماران کلیوی عدم دفع سدیم به تجمع و افزایش مایعات در بدن کمک کـرده است. دریافت زیـاد مایعـات در این بیمـاران سبب بالا رفـتن فشارخـون، کوتاه شـدن تنفـس، ادم و نارسایـی قلبی مـیشود. افزایش وزن هنگام دیالـیز نیز در واقـع بستگـی به میـزان مایعـات دریافـت شده دارد.
برخی از توصیههای تغذیهای در درمان بیماران کلیوی به روش همودیالیز:
- برای پیشگیری ازافزایش سدیم خون؛ باید از مصرف نمک و غذاهای حاوی آن مانند سوسیس، کالباس، خیار شور، چیپس، زیتون و غذاهای کنسرو شده دوری کرد.
- محدودیت کامل در مصرف غذاهای پر پتاسیم توصیه می شود. بر این اساس؛ مصرف بعضی میوهها و سبزیجات که پتاسیم خیلی زیادی دارند در بیماران تحت درمان با همودیالیز غیرمجاز خواهد بود. بعضی میوهها و سبزیهای پر پتاسیم که مصرف آن ها در این بیماران مجاز نیست عبارتند از موز، خرما، کیوی، آلو، زردآلو، پرتقال، انجیر، طالبی، سیبزمینی، گوجهفرنگی، بامیه، فلفل تند، کدو حلوایی، سبزیجات پخته (مانند قارچ ، اسفناج ، کرفس) و حبوبات (مانند نخود و لوبیا).
- مصرف لبنیات به دلیل دارا بودن مقادیر زیاد فسفر و پروتئین؛ در این بیماران بسیار محدود میشود. این بیماران در روز مجاز به مصرف حداکثر نصف لیوان (cc 125) شیر یا ماست و حداکثر 30 گرم پنیر بینمک (تقریبا به اندازه یک قوطی کبریت) هستند.
- مواد پروتئینی همچون گوشت، مرغ، تخممرغ و ماهی باید به شکل محدود و طبق توصیه متخصصان تغذیه مصرف شوند.
اهداف کنترل رژیم غذایی بیماران تحت همودیالیز عبارتند از:
* حفظ تعادل پروتئین برای پیشگیری از تعادل منفی نیتروژن
* حفظ غلظت سدیم و پتاسیم سرم در یک دامنه قابل قبول و حتی الامکان حفظ سدیم تام در حد طبیعی
* حفظ تعادل مایع بدن با پیشگیری از دریافت زیاد مایع یا جلوگیری از تخلیه مایع بدن
* حفظ سطح فسفات و کلسیم سرم در دامنه قابل قبول برای پیشگیری از تحلیل کلیوی و کلسیفیکاسیون متاستاتیک
تغذیه درمانی در دیالیز:
پروتئین: پروتئین دریافتی دست کم باید برابر با حداقل پروتئین مورد نیاز از رژیم غذایی باشد؛ اما نه اینکه با احتباس اوره، الکترولیت ها و املاح مختلف؛ سندرم اورمی را بدتر سازد.
مقدار مجاز پروتئین روزانه برای بیماران از 1/1 تا 4/1 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن می باشد که اغلب تجمع مقدار زیاد مواد دفعی نیتروژن دار را به حداقل خواهد رساند و باعث حفظ تعادل مثبت نیتروژن و جانشین سازی اسیدهای آمینه ای می شود که در طی دیالیز از دست می رود.
انرژی: اگر انرژی کافی از کربوهیدرات ها و چربی در رژیم فراهم نشود پروتئین درونی بدن برای تولید انرژی به مصرف می رسد و بیمار دچار تعادل منفی نیتروژن و اتلاف بارز توده عضلانی می شود.
چربی: گزارش شده است که 30 تا 70 درصد از بیماران با نارسایی کلیوی، هایپرلیپیدمیک (افزایش مقدار چربی خون) هستند. هدف از اصلاح رژیم غذایی کاهش کلسترول و تری گلیسیرید، بدون اینکه اثر جانبی بر پروتئین و کل انرژی دریافتی بیماران دیالیزی بگذارد، می باشد.
سدیم و مایعات: مقدار مجاز سدیم و مایع دریافتی برای بیماران دیالیزی، به مقدار زیادی به افزایش وزن آن ها در فواصل بین دو نوبت دیالیز بستگی دارد. عموماً سدیم دریافتی به 2 تا 3 گرم در روز محدود می شود و مقدار مایع 1000 سی سی به اضافه مقدار ادرار دفع شده است.
پتاسیم: بیمارانی که تحت همودیالیز می باشند معمولاً می توانند سطح پتاسیم سرم خود را بین 5/3 تا5/5 میلی گرم در لیتر با رژیم های حاوی 5/1 تا 3 گرم پتاسیم در روزحفظ کنند. وقتی سطح پتاسیم سرم دایم پایین باشد ممکن است محدودیت دریافت آن از رژیم غذایی تا اندازه ای آزاد شود و یا مقدار پتاسیم مایع دیالیز افزایش یابد. افزایش پتاسیم سرم و عدم کنترل آن منجر به ایست قلبی می شود.
کلسیم و فسفر: چون عملکرد کلیه ها کاهش یافته؛ دفع فسفر کاهش می یابد. با GFR کمتر از 25 سی سی در دقیقه؛ عمل تصفیه برای دفع مقدار طبیعی فسفر رژیم غذایی (1000 تا 1800 میلی گرم) ناکافی است.
هدف تغذیه درمانی:
رسیدن به سطح فسفر سرم در محدوده 4 تا 6 میلی گرم در هر دسی لیتر یا حفظ آن در این سطح است. فسفر به طور گسترده در منابع غذایی وجود دارد؛ اما بیشتر در بافت ماهیچه ای (گوشت مرغ، گوشت قرمز و ماهی) و محصولات لبنی وجود دارد. بنابراین کاهش فسفر دریافتی از رژیم غذایی؛ اغلب همراه با کاهش همزمان کل پروتئین دریافتی از رژیم است.
برای بیماران تحت همودیالیز به منظور دریافت مقدار کافی پروتئین؛ محدودیت معمول فسفر 12 تا 17میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز است. به بیشتر بیماران دیالیزی؛ متصل شونده های فسفر، مانند کربنات کلسیم، استات کلسیم یا پلیمرهای غیر قابل جذب متصل شونده با فسفر تجویز می شود.
برای جلوگیری از جذب فسفر توصیه می شود همه داروها ترجیحاً با وعده های غذایی و میان وعده ها مصرف شوند.
نویسنده و گردآورنده: ناصح پهلوانی
سندرم نفروتیک افزایش نفوذپذیری گلومرول ها در برابر پروتیین های پلاسما،بخصوص آلبومین و دفع آنها از طریق ادرار می باشد که معمولا علاوه بر آلبومین،آلفا و بتا گلوبین هم دفع می شوند.در نتیجه دفع پروتیین از طرق ادرار ادم یا خیز(احتباس آب در بدن) همراه با بیماری دیده می شود.میزان دفع پروتیین از طریق ادرار حتی ممکن است به 30گرم در شبانه روز برسد.میزان تری گلیسرید و کلسترول پلاسما هم بالا میرود.
یکی از حالاتی که درا ین بیمای ظاهر میشود سخت شدن شریان های کلیوی است.عوامل موثر در بروز این بیماری عبارتنداز: بیماریهای عفونی، گلومرونفریت،مسمومیت با جیوه یا سموم یا داروهای مختلف و دیابترژیم درمانی در سندرم نفروتیک:
اولین عامل مهم از نظر رژیمی ترمیم پروتیین های هدر رفته از طریق ادرار است. در نتیجه یک رژیم غنی از پروتیین و محدود از سدیم مناسب وضع بیمار است. کیفیت پروتیین برای این بیماران بیشتر از مقدار آن حائز اهمیت می باشد.میزان توصیه شده پروتیین8/0گرم با ازای هر کیلو گرم وزن بدن است که 60 درصد آن باید پروتیین با کیفیت بالا باشد.میزان انرژی مورد نیاز 35 کیلو کالری یه ازاء هر کیلو گرم از وزن ایده ال است. دریافت پتاسیم نباید بیش از یک رژیم غذایی معمولی باشد.
سندرم نفروتیک افزایش نفوذپذیری گلومرول ها در برابر پروتیین های پلاسما،بخصوص آلبومین و دفع آنها از طریق ادرار می باشد که معمولا علاوه بر آلبومین،آلفا و بتا گلوبین هم دفع می شوند.در نتیجه دفع پروتیین از طرق ادرار ادم یا خیز(احتباس آب در بدن) همراه با بیماری دیده می شود.میزان دفع پروتیین از طریق ادرار حتی ممکن است به 30گرم در شبانه روز برسد.میزان تری گلیسرید و کلسترول پلاسما هم بالا میرود.
یکی از حالاتی که درا ین بیمای ظاهر میشود سخت شدن شریان های کلیوی است.عوامل موثر در بروز این بیماری عبارتنداز: بیماریهای عفونی، گلومرونفریت،مسمومیت با جیوه یا سموم یا داروهای مختلف و دیابترژیم درمانی در سندرم نفروتیک:
اولین عامل مهم از نظر رژیمی ترمیم پروتیین های هدر رفته از طریق ادرار است. در نتیجه یک رژیم غنی از پروتیین و محدود از سدیم مناسب وضع بیمار است. کیفیت پروتیین برای این بیماران بیشتر از مقدار آن حائز اهمیت می باشد.میزان توصیه شده پروتیین8/0گرم با ازای هر کیلو گرم وزن بدن است که 60 درصد آن باید پروتیین با کیفیت بالا باشد.میزان انرژی مورد نیاز 35 کیلو کالری یه ازاء هر کیلو گرم از وزن ایده ال است. دریافت پتاسیم نباید بیش از یک رژیم غذایی معمولی باشد.
نویسنده: ناصح پهلوانی
عناوین یادداشتهای وبلاگ